باز در سرمای شب نشستم
باز در تاریکی شب شکستم
باز در غم شب شریک شدم
باز در دل شب اسیر شدم
باز در شب رویایی هستم
باز در هوای سودای هستم
باز شبی خوابت را دیدم
باز شبی راز دلت را چیدم
باز آسمانی پر ستاره دیدم
باز به رویایی دوباره رسیدم
باز یک قصه زمانه بودم
بی تو اسیر و پروانه بودم
باز یک فریاد نرسیده به فریاد دلم
هزار حرف نگفته ماند در یاد دلم
شعر از خانم فاطمه اله ورنی